چی شد که به اینجا رسیدم؟!

ساخت وبلاگ
یه ادمی بود که چند وقته همش رواعصاب من بود هی راه به راه گند میزد به هیکل من همش منو ناراحت میکرد هی من هیچی نمیگفتمچون فک میکردم شرایطش خوب نیس فعلن و باید تحمل کنم هی تحمل کردم هی دیدم نه این باز به همون رفتاراش ادامه میدهدیگه حس کردم واقعن خسته شدمدیگه نگاش نکردم، باهاش یه کلمه هم حرف نزدمحالا امروز پیام داده باید باهات حرف بزنمیه ساعتی مشخص کن زنگت بزنممن واقعن نمیدونم چی باید بهش بگمیه جورایی حس میکنم هر چی ام که بگه من نمیتونم ازش ناراحت نباشم میشناسم خودمو اینطور مواقع هی الکی میگم نبابا من دیگه ناراحت نیستم خوبم:(درصورتیکه هیچوقت نمیتونم ببخشمشطرف دخترم هست...+کامنتارو تایید میکنم امشب:)ببخشید چی شد که به اینجا رسیدم؟!...
ما را در سایت چی شد که به اینجا رسیدم؟! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bgolkhatoonf بازدید : 17 تاريخ : جمعه 20 بهمن 1396 ساعت: 8:00

یعنی 

حاااالم از خودم بهم میخوره

یه ادم مگه چقد میتونه تن لش و بی خاصیت باشه؟؟

چرا من باید انقد احمقانه باشه زندگیم اخه؟!-_-

چی شد که به اینجا رسیدم؟!...
ما را در سایت چی شد که به اینجا رسیدم؟! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bgolkhatoonf بازدید : 25 تاريخ : جمعه 20 بهمن 1396 ساعت: 8:00